کد مطلب:317000 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:337

همسر و فرزندان ام البنین
در این كه آیا ام البنین علیهاالسلام همسر دوم یا سوم حضرت علی علیه السلام بوده است، مورخین با هم اختلاف نظر دارند. گروهی برآنند كه حضرت با ام البنین علیهاالسلام دختر حزام عامریه، بعد از شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام ازدواج نمود. دسته ای دیگر می گویند ازدواج حضرت علی علیه السلام با ام البنین علیهاالسلام بعد از ازدواج آن حضرت با امامه بوده است. اما در هر حال چیزی كه مسلم است و همه مورخین به آن اذعان دارند این است كه حضرت علی علیه السلام مادامی كه حضرت صدیقه كبری فاطمه زهراء علیهاالسلام زنده بوده است هیچ همسری را انتخاب نكرده است و



[ صفحه 23]



حضرت زهراء علیهاالسلام در زمان حیات خود همسر منحصر به فرد و بی نظیر حضرت علی علیه السلام بوده است.

ام البنین علیهاالسلام از حضرت علی علیه السلام دارای چهار پسر شجاع و نامدار به نامهای عباس، عبدالله، جعفر و عثمان گردید كه سرور همه ی آنان حضرت عباس علیه السلام می باشد.

این بانوی كریمه و شریفه، بعد از شهادت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام مدتی طولانی زنده بود و با كسی نیز ازدواج نكرد؛ همچنان كه همسران دیگر حضرت علیه السلام مثل امامه و اسماء بنت عمیس و لیلی نهشلیه چنین نمودند و این چهار زن آزاده و این شیرزنان تاریخ، كمال وفاداری را در حق امام و شوهر و سرور خویش حضرت علی علیه السلام به جا آوردند. و این در حالی بود كه همه و یا حداقل بعضی از این زنان بزرگوار خواستگاران مشهور و معروفی نیز داشتند.

فرزندان ام البنین علیهاالسلام همگی در زمین كربلا شهید شدند و نسل ام البنین علیهاالسلام از طریق عبیدالله بن قمر بنی هاشم یعنی پسر حضرت عباس علیه السلام بسیار می باشند.

یكی دیگر از چشمه های وفاداری حضرت ام البنین علیهاالسلام این است كه وقتی بشیر به فرمان امام سجاد علیه السلام وارد مدینه شد تا مردم را از ماجرای كربلا و بازگشت اسرای آل الله باخبر سازد، در راه ام البنین علیهاالسلام او را دید و فرمود: ای بشیر، از امام حسین علیه السلام چه خبر داری؟ بشیر گفت: ای ام البنین! خدای تعالی تو را صبر دهد كه پهلوان تو عباس علمدار علیه السلام كشته گردید. ام البنین علیهاالسلام فرمود: از حسین علیه السلام برایم بگو.



[ صفحه 24]



در اینجا بشیر خبر قتل فرزندان دیگرش را به او داد، اما ام البنین علیهاالسلام باز پیاپی از امام حسین علیه السلام خبر می گرفت و فرمود: فرزندان من و آنچه در زیر آسمان است، فدای حسینم باد! و چون بشیر خبر قتل آن حضرت را نیز به او داد صیحه ای كشید و گفت: ای بشیر، رگ قلبم را پاره كردی! و صدا به ناله و شیون و آه و فغان بلند نمود.

علامه سماوی در ابصار العین می نویسد: ام البنین علیهاالسلام همه روز، به قبرستان بقیع می رفت و مرثیه می خواند و گریه می كرد، به نحوی كه مروان با آن قساوت قلب از ناله و گریه ام البنین علیهاالسلام به گریه می افتاد. همچنین در تاریخ آمده است كه وقتی زنها می خواستند به او تسلیت بگویند و وی را ام البنین خطاب می كردند، وی ابیات و اشعاری را زمزمه می كرد كه مضمون و ترجمه آن چنین است «ای زنان مدینه، دیگر مرا ام البنین علیهاالسلام نخوانید و دیگر مرا مادر شیران شكاری ندانید. مرا فرزندانی بود كه به خاطر وجود آنها به من ام البنین علیهاالسلام می گفتند. ولی اكنون دیگر برای من فرزندی باقی نمانده است و همه را از دست داده ام. آری، من چهار باز شكاری داشتم كه آنها را هدف تیر قرار دادند و رگ گردن آنها را قطع نمودند و دشمنان با نیزه های خود ابدان طیبه آنها را از هم متلاشی كردند و در حالی روز را به پایان بردند كه همه ی آنها با جسد چاك چاك و پاره پاره بر روی خاك افتاده بودند. ای كاش می دانستم آیا این خبر درست است كه دستهای فرزندم عباس قمر بنی هاشم علیه السلام را از تن جدا كردند؟ آه به من خبر داده اند كه بر سر فرزندم عمود آهنین زدند در حالی كه دست در بدن نداشته است! اگر



[ صفحه 25]



فرزندم عباس دست در بدن داشت، كدام كس را جرأت بود كه به وی نزدیك شود....؟!

وقتی حضرت ام البنین علیهاالسلام با آن همه درد و رنج و غم و اندوه و بعد از سالها تحمل مصیبت از دار دنیا رفت وی را در قبرستان بقیع در مدینه طیبه به خاك سپردند. در بعضی از كتب تاریخی آمده است كه ام البنین علیهاالسلام در سیزدهم جمادی الثانی و در سال شصت و چهار هجری قمری یعنی سه سال پس از جریان جانسوز عاشورا وفات كرد.

هم اكنون گنبد و بارگاه ام البنین علیهاالسلام به دست وهابیان تخریب شده است!!! و فقط آثاری از قبر و سنگ قبر وی باقی مانده است.



[ صفحه 29]